113 دقیقه پس از غروب در اوز اجرایی شد

ساخت وبلاگ

نمایش زیبای 113 دقیقه پس از غروب به نویسندگی سیلویا خوری و کارگردانی علی فخری ، کاری از گروه نمایش صبا گراش ، از 12 الی 19 اسفند ماه در محل سالن آمفی تئاتر کتابخانه اندیشه اوز به روی صحنه رفت.

سیلویا خوری نویسنده جوان اهل نیویورک آمریکا است و اصالتی فرانسوی - لبنانی دارد. نمایشنامه هایی که تا کنون نوشته همگی مورد توجه مخاطبان قرار گرفته و جوایز متعددی نیز برایش به ارمغان آورده است. بهترین نمایشنامه او همین 113 دقیقه پس از غروب ، با نام اصلی فروختن کابل است که در سال 2022 در لیست نهایی نامزدهای جایزه پولیتزر ، یکی از معتبرترین جوایز ادبی جهان قرار گرفت.

متن بسیار متن خوب و یک درام کاملا تعلیقی است. از این رو گروه هنری صبا گراش کاری بسیار دشوار را آغاز کرده بود. ابتدا بایستی متن نمایش ترجمه میشد و این کار را دکتر مسعود غفوری که خود دکتری ادبیات انگلیسی دارد انجام داده و با توجه به سابقه تدریس او در دانشگاه ، ترجمه ای درخور توجه تحویل داده است.

نمایش چون درباره فرهنگ اجتماعی و سیاسی افغانستان است ، بنابراین در قدم بعدی ترجمه روان مسعود غفوری بایستی به زبان افغانستانی هم ترجمه میشد که این کار هم برعهده سونیا امانی بوده و با مشاورینی همانند سید محمد حسینی ، نصرت غلامی و سمیر امانی به بهترین نحو انجام شده بود.

قطعا در هنگام شروع به کار و روخوانی اولیه خواندن متن با زبان و لهجه دیگری بسیار سخت بوده اما بازیگران با کمک کارگردان و عوامل اجرا بخوبی از عهده این کار برآمده و 113 دقیقه بدون وقفه با زبان دیگری سخن میگفتند که کاری سخت و دشوار است.

تئاتر با ورود تماشاگران به سالن و دیدن پسری که در تاریکی خانه خواهرش عافیه بدلیل مسایل سیاسی افغانستان تحت تعقیب است ، شروع میشد . ادامه نمایش با خواهرش عافیه و دنیا آمدن نوزادی از پسر جوان متاهل ، که همسرش توسط انها که او را تعقیب میکنند از بلندی پرت میشود و کشمکش های زیاد مابین اهالی خانه در خصوص ماندن پسر جوان و یاگریختن او از افغانستان ادامه میابد تا جایی که عافیه خواهرش حاضر می شود تمامی دارایی و پس اندازش را بدهد تا برادرش زنده بماند و ادامه ماجرا....

در اجرای چنین تئاترهایی که قصه ای روان و راحت دارد و یک رئال واقعی است ، بازیگران و لوازم استفاده شده باید بتوانند کار را برای کارگردان و قوی شدن کار دربیاورند. درام تعلیقی که در سینما متخصص آن را به نوعی می توان هیچکاک تلقی نمود ، مخاطب را نه با کشت و کشتار و یا بمب گذاری و خون و وحشت غافلگیر می کند ، بلکه با بازیگران و ابزاری که بکار برده می شود دلهره و اضطراب را جوری به مخاطب القا می کند که مخاطب حتی اگر نخواهد هم مجبور می شود با داستان همراه و جذب آن شود.

113 دقیقه پس از غروب یک درام تعلیقی است که مخاطب در جزء به جزء نمایش هزار بار فکر می کند که اینجا این می شود و یا ان می شود ، حال ممکن است حدسش درست و یا غلط باشد و این از خاصیت های درام تعلیقی است که مخاطب را میخکوب میکند.

اولین ابزار به غیر از طراحی دکور ، لباس  و ...که یا امر کاملا سلیقه ای توسط عوامل است ، بازیگران نمایش هستند. بازی زیبای عافیه ( عاطفه امین زاده ) به همراه دلهره و آشوبی که از ابتدای تئاتر تا پایان در مسایل مختلف چه از نظر مشکل سیاسی برادرش ، دنیا آمدن برادرزاده اش ، از دنیا رفتن زن برادرش ، طفلی که روی دست آنها مانده است و نازا بودن خودش بدلایل پزشکی و یا مشکلات همسرش که یک خود فروخته خانواده دوست است و کاملا مطیع همسر ، همسایه فضولی که معلوم است بسیار با هم صمیمی هستند و همین فضولی هم کار دستش می دهد ، به همراه دیگر بازیگران این تئاتر خوب ، محمود علی پور ، سارا آذر بادگان و محمد رحمانی ،کار را کاملا برای کارگردان نمایش علی فخری در آورده است.

گرچه در مقوله بازی نوسان هایی بود و شاید بازی عاطفه امین زاده بیشتر به چشم آمد ( که خود من به شوخی می گفتم ایشان اگر همین فردا به افغانستان مهاجرت کند در دم به او پاسپورت خواهند داد ) لیکن بازی خوب همه بازیگران ستودنی بود.

درام تعلیقی با همین اضطراب ، دلشوره و وحشت از حتی یک دقیقه بعدش زیباست. دلشوره ای که درهمه بازیگران کم و بیش بود و گرچه بنده اعتقاد دارم حتی در بعضی صحنه ها اضطراب و دلشوره عافیه خیلی غلیظ بود و می شد با ترفندهایی این اضطراب را سینوسی کرد تا مدام روی یک خط راست نباشد اما همراهی بسیار خوب موزیک متن این غلظت را کم رنگ تر کرده بود که باز هم در چنین موقعیتی نمیتوان خرده گرفت.

مهمترین ابزار بکار رفته بعد از بازیگر و موسیقی متن ، وسایلی است که به کار برده می شود تا درام یک درام تعلیقی ناب شود . استفاده از ساعت در حالی که کار می کرد و وقت را در لحظه نشان می داد ، استفاده از دو عدد پنکه که از صدایش برای محو حضور برادر عافیه و بیرون نرفتن صدا از درب خانه استفاده میشد و یا حتی مشغولیت خیاطی و لباسهای سربازان و سکوتی که گاهی اوقات حکمفرما می شد و مخاطب را دو دل می کرد که چه اتفاقی در پس آن قرار است بیفتد ، قهوه ای که نوشیده نشد و چایی که ریخته شد و سر خوردنش هزار عیب بر همان چایی گذاشته شد ، همه و همه تا حدودی کمک کردند تا این نمایش 113 دقیقه ای بتواند قوی عمل کند.

استفاده از فضای کوچک سالن کتابخانه اندیشه عمومی اوز و ارتباط نزدیک مخاطب با بازیگر و عوامل همه نشان از روایت یک داستان خوب داد که همگی در آن شریک بودند.

اگر خود اجرای یک تئاتر را به 3 قسمت من ، دیگری و مخاطب تقسیم کنیم ، ارتباط ایجاد شده میان آنها براحتی می تواند از همان اجرا یک تئاتر قوی بسازد. در خیلی از تئاترهای منطقه دیده ایم که بر برخی موارد و نه همیشه ، حالت من باقی می ماند و دیگری و مخاطب فراموش می شود و بیشتر به سمت نقالی پیش می رود تا یک تئاتر مدرن امروزی. گرچه تئاتر مدرن امروزی خود برخواسته همین نقالی در قدیم به این سو بوده است اما در حال حاضر این دو با همان سه جزء مهم از همدیگر تفکیک گشته اند.

113 دقیقه پس از غروب این موارد را براحتی توانسته بود بکار گیرد و کمتر شاهد بودیم که ارتباط بین این 3 جزء درنیامده باشد ؛ به غیر از صحنه یکباره وارد شدن لیلا همسایه آنها و جرو بحث با برادر عافیه و اینکه مسبب بدبختی های آنها در این ساختمان اوست ، که بنظر نگارنده زیبا در نیامد و دلیل آن هم استفاده نادرست از ابزاری بنام درب خانه عافیه بود.

به هر روی بنظرم پس از نمایش داستان خرس های پاندا کاری از کروه صحنه اوز در سال 1397 که آنهم با مشکلاتی در اجرا مواجه شد و بسیار قوی تر از تئاتر های منطقه بود که براحتی می شد در جشنواره استانی شرکت داده شود ، 113 دقیقه پس از غروب دومین تئاتر نابی بود که دیدم.

113 دقیقه پس از غروب از ان نظر حائز اهمیت است که اگر نگاهی به کارهای قبل علی فخری به عنوان کارگردان بیندازیم که کارهایی متوسط    بنظر میامد این تئاتر جهش حداقل 5 پله ای را برای او بدنبال داشته و چه خوب می شود که او بتواند بعد از اجرای این تئاتر زیبا و قوی ، سراغ متن های ضعیف تر از این متن نرود ، معضلی که در سطح منطقه همیشه شاهدش بودیم.

به هرروی به گروه صبا گراش بابت این اجرا آفرین می گوییم و امیدواریم شهرستان اوز توانسته باشد میزبان خوبی برای آنها باشد.

ای کاش هایی نیز در این نمایش بود که در پایان خواهم اورد گرچه این ای کاش های چیزی از ارزش های این درام خوب کم نمی کند.

ای کاش :

1) ای کاش ساعت در این نمایش تیک تاک بلند تری داشت و با زمان افغانستان تنظیم شده بود.

2) ای کاش پنکه ها کمی بیشتر صدا میدادند تا نظر مخاطب بیشتر جلب شود ، قول می دهم 90 درصد تماشاگر عام استفاده از پنکه را در چندین سکانس بخاطر گرمای خانه میدانست.

3) ای کاش دلهره و اضطراب عافیه یک خط راست در طول نمایش نداشت و سینوسی بود .

4) ای کاش باز کردن درب خانه توسط اهالی به یک شکل انجام میشد. نه اینکه مرد خانه کلید بیندازد درب را باز کند ، لیلا همسایه درب را بکوبد و عافیه راحت و بدون هیچ مزاحمتی دستگیره در را بچرخانه و درب باز شود. همان صحنه جرو و دعوای لیلا هم دقیقا به همین خاطر مصنوعی از آب در آمد.

این ای کاش ها فقط به این خاطر مورد اهمیت است و ذکر شد چون مستقیما ارتباط حیاتی با جان برادر عافیه داشت .

و ای کاش بزرگ به مخاطبین عزیز:

مخاطبین سرمایه گرانبهای یک تئاتر و اجرا هستند و بدون آنها امکان ندارد یک تئاتر و اجرا رنگ و لعاب زیبایی به خود بگیرد لیکن این فرهنگ را در جامعه تئاتری و دیدن نمایش جا اندازیم که بعد از شروع نمایش به خود بقبولانیم وارد سالن نشویم حتی اگر هزینه برای بلیط کرده باشیم. صحبت و پچ پچ های فراوان در طول اینچنین تئاترهایی که کلید اجرا را دنبال می کنی اصلا جایز نیست.

عوامل نمایش :

نویسنده : سیلویا خوری

کارگردان : علی فخری

مترجم و دستیار کارگردان : مسعود غفوری

بازیگران : عاطفه امین زاده ، محمود علی پور ، سارا آذربادگان ، محمد رحمانی

آهنگساز : حسن حسینی

ترجمه به زبان افغانستانی : سونیا امانی

مشاوران افغانستانی : سید محمد حسینی ، نصرت غلامی ، سمیر امانی

گریم : ماشاءالله بلبلی

نور و تدارکات : محمد مهدی خازنی پور

صدا: فائزه آزاد

طراح صحنه : مسعود غفوری ، علی فخری

ساخت دکور : محمد رستم پور ، علی مرادی

دوخت لباس : سمیر امانی

روابط عمومی و تبلیغات :شیدا شرقی

طراحی پوستر و بروشور : محمد خواجه پور

طراحی و ساخت تیزر : محمد فخری

فیلمبرداری : کیوان محسنی

عکس : هادی افشار ، نازنین کشاورز

انشاءالله بتوانیم در اولین فرصت با هماهنگی اداره فرهنگ وارشاد اسلامی اوز و انجمن نمایش اوز و گراش و همچنین عوامل این اجرا جلسه ای حضوری پیرامون نقد و بررسی بیشتر داشته باشیم.

حق نگهدارتان

چهارمین جشن تجلیل از هنرمندان تئاتر اوز به روایت تصویر...
ما را در سایت چهارمین جشن تجلیل از هنرمندان تئاتر اوز به روایت تصویر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : davaztheater6 بازدید : 27 تاريخ : جمعه 10 فروردين 1403 ساعت: 10:50